*بيماري عفوني است كه بيشتر در احشام ديده ميشود . ولي ممكن است انسان نيز به بيماري مبتلا گردد .نام بيماري از لغت ( زغال ) گرفته شده است چون اسكار بيماري بصورت زخمي با دلمه سياه رنگ مشاهده ميگردد .
عامل بيماري با سيل شاربن ( BACILLUS ANTHRACIS ) با سيلي است گرم مثبت بدون حركت كه ايجاد اسپور مي نمايد .در محيط 37 درجه در آزمايشگاههاي معمولي بخوبي رشد ميكند و بعد از 8 تا 12 ساعت رشد ميكند و در مدت 18-36 ساعت انكوباسيون بصورت كلني هاي سفيد مايل به خاكستري به قطر 3-2 ميلي متر در محيط كشت ديده ميشود .اندازه ميكروب (10-3 طول و 3/1-1 قطر ) ميباشد اسپورميكروب در خاك براي چند سال زنده ميماند .
بيماري در انسان به صور مختلف ديده ميشود . فرم پوست ( Cutaneous anthrax ) در اين فرم ميكرب به صورت اسپور از راه زخم هاي پوستي يا بوسيله فيبرهاي مو و پشم به قسمت لايه زيرپوستي وارد شده و در آنجا تكثير مي نمايد . و در اثر ايجاد سم باعث نكروز هموراژيك و سياه زخم پوستي ميشود . و بالاخره با پيشرفت بيماري ، از طريقه انتشار خوني ميكرب ايجاد باكتريمي و توكسمي مي نمايد . و در همان منطقه ايجاد لنفوآدنوپاتي و لنفآنژيت ميماند و بالاخره نكروز رو به بهبود رفته و بصورت يك اسكار كوچك در روي پوست باقي مي ماند .
ذرآت حامل با سيل سياه زخم كه كمتر از 5 ميباشد به آلوئول هاي ريوي رسيده و بوسيله ماكروفاژها بلع ميشوند و به سمت غدد لنفاوي مجاور منتشر ميگردد – اسپور در فرم ژرميناتيو تكثير يافته و ايجاد خونريزي – نكروز و لنفادنوپاتي گرديده و باعث ادم و خونريزي در مدياستن ميگردد و از طريق انتشار خوني باعث پنوموني و مننژيت خواهد شد در فاز سپتي سميك توكسين ميكرب بطور مستقيم بر روي آندوتليوم عروق ريوي اثر نموده و باعث ترمبوز عروق ريوي شده و بالاخره سرانجام نارسائي ريوي و اختلال در مركز تنفسي و مرگ را باعث ميشوند .
Gastrointestinal anthrax
فرم گوارشي بيماري از طريق آلوده بودن غذاهاي حيواني و ورود آن بدستگاه گوارش باعث بيماري – ضايعه اوليه در روده ها در سطح مخاط و بيشتر در ناحيه ايلئوم و سكوم مشاهده ميگردد اين مرحله را مرحله اوليه بيماري گويند و همراه با آدنيت مزانتر ميباشد . و بالاخره در جدار روده ضايعات نكروتيك وهموراژيك ظاهر شده ، ممكن است به سپتي سمي و سياه زخم نقاط دوردست را باعث شود .
هنگام بلع غذاهاي آلوده به سياه زخم ممكن است ناحيه اوروفارنكس لوزه ها و مخاط فارنكس به ميكرب آلوده شده و باعث ايجاد زخم و رهاشدن توكسين همراه با آدنوپاتي وادم كه مجموعا باعث اشكال در تنقس مي نمايد .
مننژيت سياه زخم كه يك مورد آن نيز از بخش كودكان لقمان حكيم گزارش شده بيشتر ثانويه به سياه زخم جلدي يا ريوي و يا گوارشي گزارش شده است .Toxin سم بيماري به ويرولانس ميكرب و به ساختار كپسولي ميكرب بستگي دارد .
سم سياه زخم داراي سه فاكتور است
1. فاكتور ايجاد كننده ادم
2. فاكتور محافظت كننده آنتي ژن
3. فاكتور مرگ آور Lethal –factor
سياه زخم پوستي معمولا روي صورت – گردن ظاهر ميشود . دوره كمون بيماري 10-1 روز (بطور متوسط 5-2 روز است ) زخمي است گرد – كوچك خارش دار و بدون درد و به اندازه cm 1 سانتي متر ، در ظرف چند روز اين برجستگي كوچك به صورت يك طاول با اطراف قرمز رنگ كه اطراف آن را ادم احاطه نموده مشاهده ميگردد .بعضا با لنفانژيت و لنفادنيت همراه ميباشد و بالاخره علائم خونريزي در مركز اين زخم ملاحظه مي گردد .
بتدريج زخم بعد از پاره شدن طاول از يك ماده سروز زرد رنگ پر از باسيل سياه زخم مشاهده ميگردد ، به مرور به يك زخم با اسكار سياه رنگ تبديل ميشود و بالاخره دو هفته بعد از اسكار خشك مي گردد .
در صورتيكه اين زخم در نواحي كه پوسته شل و شكننده دارند با ادم شديد در اطراف خود همراه است . مثلا اگر زخمي در نزديكي چشم باشد ادم از طرفي به سر و صورت . از طرفي به گردن و قسمت فوقاني توراكس منتشر خواهد شد .
ادم وخيم بندرت همراه با ضايعات پوستي شاربن است و به صورت زخمهاي طاولي – تب – وتوكسمي شديد همراه است .
فرم ريوي اين بيماري داراي كمون 5-1 روز ( بطور متوسط 4-3 روز است ) معمولا اين فرم بيماري داراي دومرحله است . در فاز اول علائم ريوي خاص وجود ندارد و بيماري با تب – كوفتگي – خستگي درد عضلات و بعضا با سرفه هاي خشك همراه است و در بالغين ممكن است با درد قفسه صدري همراه باشد . در امتحان باليني در سمع ريه رال برونشيك شنيده ميشود . و بالاخره مرحله بعدي كه چند روز بيشتر طول نميكشد با علائم ديسترس تنفسي – تب بالا – نفس تنگي – سيانوز و استريدوردمي است .و در همين مرحله ادم ناحيه گردن و قسمت فوقاني توراكس ديده ميشود . در اين مرحله در سمع ريه رال هاي كرپيتان در ريه شنيده ميشود و در راديوگرافي مدياستن پهن گرديده و ممكن است بيمار داراي مايع در پلور باشد . بيمار در مدت 24 ساعت ممكن است بميرد .
در اين فرم بيماري دوران كمون بيماري 5-2 روز است و علائم شكمي بصورت درد – تهوع – استفراغ و بي اشتهائي همراه است . بيمار تب دارست و با پيشرفت بيماري درد شكم شديد شده همراه با هماتمز و اسهال خوني است . بعضا ممكن است آسيت را در معاينه شكم لمس كنيم با پيشرفت بيماري سيانوز – شوك و توكسمي و بالاخره مرگ در مدت 5-2 روز عارض ميشود .
بعضا ظهور مرگ را دو روز پس از استقرار بيماري دانسته اند – گرفتاري اوروفارنكس همراه با تب – بي اشتهايي ادم سرگردن و لنفوآدنوپاتي همراه است . بعضا زخم را در مخاط حلق روي لوزه ها يا ديواره خلفي فارنكس و كام سخت مشاهده ميكنيم .
ادم هميشه با اين نوع بيمـــــاري همراه است كه باعث اخــــتلال در تنفس و بعضــــا خفگي مي گردد .
اين فرم بيماري شبيه به انواع ديگر مننژيت باكتريال است .
امتحانات و مطالعات سرولوژيك نشان داده است كه تا چند سال بعد از بيماري مصونيت ادامه دارد و ابتلا مجدد به بيماري ثابت نشده است .
كشت ميكرب بيماري از زخم پوستي در آزمايشگاههاي معمولي امكا ن پذير است و همچنين ميتوان از كشت خلط وجود ميكرب را ثابت كرد مگر اينكه عارضه ريوي ثانويه به عارضه پوستي باشد .
در نوع درگيري دستگاه گوارش مواد متفرقه حاوي ميكرب است . همچنين ميتوان مايع نخاعي مغـــــزي را كشت داد . در تمام انواع بيماري ممكن است كشت خون مثبت باشد تست هاي فلورسانت آنتي بادي ممكن است وجود باسيل سياه زخم را ثابت كند .
امتحانات سرولوژيك مثل ( TEST Elisa , Indirect Hemagglutination ) و اخيرا تست Etectrophoretic – Immunotransblots در تشخيص بكار ميرود .
نوع پوستي سياه زخم با عفونت هاي جلدي استافيلوكوكسي – تولارمي – طاعون و درماتيت طاولي قابل تشخيص افتراقي است . و نوع ريوي آن با بيماري هاي ريوي با تابلو باليني مشابه تشخيص افتراقي دارد . درگيري دستگاه گوارش با سالمونلوزيس شيگلوزيس و عفونت هاي پرسينا مشابه است. و بعضا با آپانديسيت حاد قابل اشتباه است . فرمهاي اوروفارنكس بعضا شبيه به ساير عفونت هاي دستگاه تنفس فوقاني و اوروفارنكس ميباشد .
پيشگيري عبارتست از مصون داشتن حيوانات ( احشام ) و بكار بردن واكسن نزد آنها است و فرآورده هاي انساني مثل پوست و پشم و استخوان بايد بوسيله فرمالدئيد و اتيلن اكسيد و با بخار حرارت و با اشعه گام ضد عفوني شود .و در كارخانجات رعايت بهداشت در تهيه لباسهاي كه از پشم و پوست حيوانات بعمل ميايد الزامي است ضمنا در نقاط آلوده از واكسن انساني بدون سلول استفاده مي گردد .
راه انتقال انسان به انسان و با گزش حشرات گزارش نشده است .
داروهاي انتخابي در درمان سياه زخم پني سيلين است .
در انواع خفيف از پني سيلين (V) به مقدار /000/50 واحد براي هر كيلوگرم در 24 ساعت در 4 روز و به مدت 10-7 روز . در انواع متوسط و شديد سياه زخم پوستي از پني سيلين پروكاينه به مقدار 000/40 تا 000/30 واحد براي هر كيلوگرم وزن در 24 ساعت در سه نوبت بمدت ده روز از طريق عضلاني بكار ميبرند . همچنين در اطفال بالاتر از 8 سال ميتوان از تتراسيكلين به مقدار mg 15 ميلي گرم براي هر كيلوگرم در 24 ساعت در چهار دوز بطور خوراكي و بمدت 7 روز بكار ميبرند راه درمان با تتراسيكلين بيشتر در كساني است كه به پني سيلين حساسيت نشان دهند .
ضمنا ضايعات پوستي بايستي تميز و پانسمان شود و نبايستي زخم منطقه پوستي را بوسيله جراحي برداشت . سياه زخم ريوي و همچنين مننژيت با پني سيلين كريستال از نوع (G) جي بطور داخل وريدي 000/400 واحد براي هر كيلوگرم وزن در 6 دوز تقسيم و بمدت 10 روز ادامه ميابد ضمنا آنتي توكسين اختصاصي از مرتاليتي بيماري از 28% به 6% كاهش ميدهد .
با وجود درمان با آنتي بيوتيك مرگ بعلت مننژيت سياه زخم 100% است و در نوع ريوي 90% است . مرگ بعلت سياه زخم پوستي بدون درمان 20%-10% و با درمان پني سيلين كمتر از 1% است . مرگ و مير در نوع گوارشي از 50%-25% درصد گزارش شده است .
منبع: انتشارات بال کبوتران

