مننژیت چیست؟ علایم و راه درمان /عوامل و پیشگیری – همه چیز در مورد مننژیت
مننژیت (نام علمی: Meningitis) یا سرسام (نام فارسی به معنی آماس سر) التهاب پردههای محافظی میباشد که مغز و نخاع را پوشاندهاند و بطور مشترک مننژ یا شامه گان نامیده میشوند. این التهاب ممکن است عامل ویروسی، باکتریایی، یا سایر ریزاندامگان داشته باشد، و در موارد کمتری در اثر تجویز داروهای خاصی به وجود آید. مننژیت میتواند به دلیل نزدیکی التهاب به مغز و نخاع، زندگی بیمار را به خطر اندازد؛ بنابراین این شرایط را تحت عنوان فوریت پزشکی دستهبندی میکنند.
رایجترین نشانههای مننژیت سردرد و خشکی گردن همراه با تب، گیجی یا هشیاری دگرگون شده، استفراغ، و ناتوانی در تحمل نور (نور هراسی) یا صداهای بلند (صدا هراسی) میباشد. معمولاً در کودکان فقط نشانههای غیراختصاصی مانند تحریکپذیری و خوابآلودگی مشاهده میشود. اگر ضایعهٔ پوستی مشاهده شود، ممکن است نشان دهندهٔ علت مشخصی برای مننژیت باشد؛ مثلاً، مننژیت در اثر باکتری مننگوکوک ممکن است همراه با ضایعهٔ پوستی مشخصی باشد.
با یک بزل کمری میتوان مننژیت را تشخیص داد یا از بروز آن جلوگیری کرد. یک سوزن وارد مجرای نخاعی میشود تا نمونهای از مایع مغزی-نخاعی (CSF)، که مغز و نخاع را احاطه کرده است، برداشته شود. CSF در آزمایشگاه تشخیص طبی آزمایش میشود. اولین درمان در مننژیت حاد شامل تجویز آنتیبیوتیک و گاهی داروهای ضدویروس متناسب میباشد. همچنین میتوان از کورتیکواستروئید برای جلوگیری از عوارض التهاب شدید استفاده کرد. مننژیت ممکن است منجر به عوارض طولانی مدت جدی مانند ناشنوایی، صرع، هیدروسفالی، و کسریهای شناختی شود، به ویژه اگر بهسرعت درمان نشود.برخی انواع مننژیت (مانند انواعی که همراه با عفونتهای مننگوکوک، “هموفیلوس آنفلوآنزاً نوع ب، پنوموکوک، یا ویروس گوشک، میباشد) را میتوان با ایمنیسازی پیشگیری کرد.
ویژگیهای بالینی
در بزرگسالان، رایجترین نشانهٔ مننژیت سردرد شدید است که در حدود ۹۰٪ از مننژیتهای باکتریایی رخ میدهد و همراه با خشکی پس گردن (ناتوانی در انعطاف راحت گردن به سمت جلو به دلیل افزایش سفتی گردن و خشک شدگی) است). نشانههای تشخیصی سهگانهٔ کلاسیک عبارتند از خشکی پس گردن، تب شدید ناگهانی، و وضعیت ذهن دگرگون شده؛ البته هر سه مورد همزمان فقط در ۴۶–۴۴٪ درصد از موارد مننژیت باکتریایی وجود دارد. اگر هیچیک از علائم وجود نداشته باشد، مننژیت کاملاً نامحتمل است. سایر علائم رایج در همراهی مننژیت عبارتند از نورهراسی (عدم تحمل نور زیاد) یا صداهراسی (عدم تحمل صداهای بلند). کودکان در سنین پایین معمولاً نشانههای ذکرشده را ندارند، و فقط ممکن است تحریکپذیر شوند و مریض به نظر آیند. نرمهٔ سر (بخش نرم در بالای جمجمهٔ کودک) ممکن است در نوزدان تا ۶ ماهه برآمده شود. سایر ویژگیهایی که مننژیت را در کودکان از سایر بیماریهای کم خطرتر متمایز میکند عبارتند از پادرد، سردی دستها و پاها، و رنگ پوست غیرطبیعی میباشد.
خشکی پس گردن در ۷۰٪ مننژیتهای باکتریایی در بزرگسالان رخ میدهد. سایر علائم مننژیت شامل وجود علامت کرینگ مثبت یا علامت برودژینسکی میباشد. علامت کرینگ به این صورت تشخیص داده میشود که شخص طاقباز خوابیده، و مفصل ران و زانو ۹۰ درجه انعطاف یافتهاند. در شخصی که علامت کرینگ مثبت دارد، درد موجب محدود شدن کشش راحت زانو میشود. علامت مثبت برودژینسکی وقتی رخ میدهد که انعطاف گردن موجب انعطاف غیرارادی زانو و مفصل ران میشود. اگرچه علائم کرینگ و برودژینسکی هردو معمولاً برای آزمایش مننژیت به کار میروند، حساسیت این آزمونها محدود است. البته این دو دقت بسیار خوبی برای مننژیت دارند: این نشانهها بهندرت در سایر بیماریها رخ میدهند. آزمون دیگری به نام «آزمایش فشار تکانهای» به تعیین وجود یا عدم وجود مننژیت در تب و سردرد گزارش شده کمک میکند. از فرد خواسته میشود تا سرش را به صورت افقی به سرعت بچرخاند؛ اگر این کار موجب بدتر شدن سردرد نشد، مننژیت نامحتمل است.
مننژیت ایجاد شده توسط باکتری «نایسریا مننژیتیدیس» (که به نام «مننژیت مننگوکوک» معروف است) را میتوان به دلیل گسترش سریع ضایعهٔ پوستی ناشی از خون مردگی که ممکن است بر سایر علائم تقدم داشته باشد، از مننژیتهای ایجاد شده با عوامل دیگر متمایز کرد. این ضایعهٔ پوستی شامل تعداد زیادی لکههای ریز و غیرطبیعی بنفش یا قرمز («ابره») بر روی بالاتنه، انتهای دست و پا، غشاهای مخاطی، ملتحمهٔ چشم، و (گاهی) کف دست یا کف پا میباشد. این ضایعهٔ پوستی رنگ پریده نمیشود؛ وقتی با انگشت یا ته لیوان آن را فشار بدهیم، قرمزی از بین نمیرود. اگرچه این ضایعهٔ پوستی الزاماً در مننژیت مننگوکوک وجود ندارد، نسبتاً خاص همین بیماری است؛ البته گاهی هم در مننژیت ایجاد شده با سایر باکتریها وجود دارد. سایر علامتهای مننژیت ممکن است شامل علائم بیماری دست، پا و دهان و تبخالهای اندام تناسلی باشد که هردو همراه با انواع مننژیتهای ویروسی هستند.
عوارض اولیه
مشکلات دیگری هم ممکن است در مراحل اولیهٔ بیماری رخ دهد. این مشکلات ممکن است نیاز به درمانی خاص داشته باشد، و گاهی نشان دهندهٔ بیماری وخیم یا پیشآگهی بدتری است. عفونت ممکن است شروع کنندهٔ مسمومیت عفونی باشد، یک سندروم واکنشی التهابی در بدن از افت فشار خون، تپش سریع قلب، دمای بالا یا پایین غیرطبیعی بدن، و تنفس سریع. در مرحلهٔ اول ممکن است فشار خون بسیار پایین اتفاق بیفتد، به ویژه اما نه منحصر به مننژیت مننگوکوک؛ این مسئله ممکن است موجب نرسیدن خون کافی به سایر اندامها شود. انعقاد درونرگی منتشر، فعالیت بیش از حد لخته شدن خون، ممکن است مانع جریان خون به اندامها شود و در مقابل خطر خونریزی را افزایش دهد. قانقاریا اندامها ممکن است در بیماری مننگوکوک رخ بدهد. عفونتهای شدید مننگوکوک و پنوموکوک ممکن است منجر به خونریزی غدد فوق کلیوی شده و به سندروم واترهوس-فردریشن ختم شود که اغلب کشنده است.
بافتهای مغز ممکن است متورم شوند، فشار داخل جمجمه ممکن است افزایش یابد و مغز متورم شده ممکن است از طریق بستر جمجمه دچار فتق شود. این اتفاق را میتوان از طریق کاهش سطح هوشیاری، از دست رفتن واکنش مردمک به نور، و وضع اندامی غیرطبیعی مشاهده کرد. تشنج ممکن است به دلایل مختلف اتفاق بیفتد؛ در کودکان، تشنج در مراحل اولیهٔ مننژیت رایج است (در ۳۰٪ موارد) و لزوماً نشانگر عاملی اساسی نیست. تشنج ممکن است در نتیجهٔ فشار افزایش یافته و مناطقی از بافت مغز که ملتهب شده است باشد. تشنج موضعی (تشنجی که یک اندام یا بخش از بدن را درگیر میکند)، تشنج پایدار، تشنج دیر به دیر و مواردی که نمیتوان به آسانی با دارو کنترلشان کرد نشان دهندهٔ نتیجهٔ ضعیفتری در درازمدت هستند.
التهاب مننژها ممکن است منجر به وضعیت غیرطبیعی در اعصاب جمجمهای شود، گروهی از اعصاب که از ساقهٔ مغز شروع شده و مناطق سر و گردن را تغذیه میکنند و در کنار سایر عملکردها، حرکات چشم، حرکات صورت، و شنوایی را کنترل میکنند. علائم دیداری و از دست رفتن شنوایی ممکن است پس از مرحلهای مننژیت ادامه یابد. التهاب مغز (آنسفالیت) یا عروق خونی آن (واسکولیتیس مغزی)، به همراه شکل گرفتن لختههای خونی در رگها (ترومبوز سیاهرگی مغزی) ممکن است منجر به ضعف، از دست رفتن حواس، یا حرکت و عملکرد غیرطبیعی بخشی از بدن که در ارتباط با قسمت آسیب دیدهٔ مغز میباشد شود.
عوامل
مننژیت معمولاً به علت عفونت با ریزاندامگان عارض میشود. اکثر عفونتها به دلیل ویروس است، و باکتری، قارچ، و تکیاختهها علتهای رایج بعدی هستند. اصطلاح «مننژیت بدون عفونت» به مواردی از مننژیت گفته میشود که در آنها هیچگونه عفونت باکتریایی قابل تشخیص نیست. این نوع مننژیت معمولاً علتی ویروسی دارد، اما ممکن است به دلیل عفونت باکتریایی باشد که بخشی از آن درمان شده است، وقتی که باکتری از مننژها ناپدید میشود یا پاتوژنها فضایی متصل به مننژها را عفونی میکنند (مثلاً سینوزیت). التهاب غشاء داخلی قلب (عفونت دریچههای قلب که خوشههای کوچکی از باکتری را در جریان خون پخش میکند) ممکن است علت مننژیت بدون عفونت باشد. همچنین ممکن است مننژیت بدون عفونت در نتیجهٔ عفونت با اسپیروکتها باشد، نوعی باکتری که دارای «ترپونیما پالیدوم» (عامل سیفلیس و «بورلیا بورگدورفری» که برای ایجاد بیماری لایم شناخته شده است) است. ممکن است با مننژیت در مالاریای مغزی (مالاریایی که مغز را عفونی میکند) رو به رو شویم یا مننژیت آمیبی، مننژیتی که به دلیل عفونت با آمیبهایی مانند «ناگلریا فولری» به وجود میآید، که در منابع آب شیرین وجود دارند.
باکتریایی
نوع باکتری که موجب مننژیت باکتریایی میشود براساس گروه سنی فرد مبتلا متفاوت است.
در کودکان نارس و نوزادان تا سه ماه، عوامل رایج عبارتند از «گروه B استروپتوککها» (نوع فرعی III که معمولاً در مهبل ساکن است و معمولاً عامل اصلی در طول هفتهٔ اول زندگی است) و باکتریهایی که معمولاً در دستگاه گوارش ساکن هستند مانند «اشریشیا کولای» (حامل آنتی ژن K1). «لیستریا مونوسیتوژن» (سروتایپ IVb) میتواند بر نوزادان تأثیر گذاشته و به شکل اپیدمی اتفاق بیفتد.
کودکان در سن بالاتر اغلب تحت تأثیر «نایسریا مننژیتیدیس» (مننگوکوک) و «استروپتوکک پنومونیه» (سروتایپهای ۶، ۹، ۱۴، ۱۸ و ۲۳) قرار میگیرند و کودکان زیر پنج سال تحت تأثیر «گروه B «هموفیلوس آنفلوآنزا»» (در کشورهایی که واکسیناسیون وجود ندارد) قرار میگیرند.
در بزرگسالان، «نایسریا مننژیتیدیس» و «استروپتوکک پنومونیه» به صورت مشترک عامل ۸۰٪ موارد مننژیت باکتریایی هستند. خطر آلودگی با «لیستریا مونوسیتوژن» در افراد بالای ۵۰ سال افزایش مییابد. معرفی واکسن پنوموکوک موجب کاهش میزان مننژیت پنوموکوک در کودکان و بزرگسالان شده است.
ترومای جمجمهای جدید میتواند به صورت بالقوه به باکتری حفرهٔ بینی امکان ورود به فضای مننژی را بدهد. سایر ابزارهای به کار رفته در مغز و مننژ مانند شنت مغزی، مایع گذر خارج از شکمچهٔ مغز یا مخزن اومایا، نیز به همین ترتیب خطر افزایش یافتهای برای مننژیت به همراه دارند. در این موارد احتمال بیشتر این است که افراد با استافیلوکوک، شبه تک میله، و سایر باکتریهای گرم-منفی آلوده شوند. همچنین این پاتوژنها در افراد با سیستم ایمنی ناقص با مننژیت در ارتباط هستند. عفونتی در قسمت سر یا گردن، مانند عفونت گوش میانی یا عفونت استخوان پس گوش در افراد کمی ممکن است منجر به مننژیت شود. دریافت کنندگان کاشت حلزونی برای ضعف شنوایی بیشتر در خطر مننژیت پنوموکوک هستند.
مننژیت سلی، که مننژیت ناشی از «میکوباکتریوم سل» است، در میان اهالی کشورهایی رایجتر است که سل در آن جا بومگیر است، و البته در افراد با مشکلات ایمنی، مانند ایدز، هم اتفاق میافتد.
مننژیت باکتریایی عود کننده ممکن است به علت نقصهای ادامهدار کالبدشناختی، چه مادرزادی و چه اکتسابی، یا به دلیل اختلالات سیستم ایمنی باشد. نقصهای کالبدشناختی امکان پیوستگی میان محیط بیرون و سیستم عصبی را میدهد. رایجترین علت مننژیت عود کننده، شکستگی جمجمه است، به خصوص شکستگیهایی که بر پایین جمجمه تأثیر میگذارند یا تا سینوسها و هرم خارهای کشیده میشوند. حدود ۵۹٪ از موارد مننژیتهای عود کننده به دلیل چنین شرایط غیرطبیعی کالبدشناختی است، ۳۶٪ به دلیل نقصهای ایمنی است (مانند نقص مکمل، که به ویژه مستعد مننژیت مننگوکوک عود کننده است)، و ۵٪ به دلیل عفونت در بخشهای مجاور مننژهاست.
ویروسی
ویروسهایی که عامل مننژیت هستند عبارتند از آنتروویروس، ویروس هرپس سیمپلکس نوع ۲ (و نوع ۲ با رواجی کمتر)، ویروس زونا (که به عامل آبله مرغان و زونا شناخته میشود)، ویروس اوریون، اچ آی وی، و ال سی ام وی.
قارچی
تعدادی عامل خطر برای مننژیت قارچی وجود دارد، شامل ایمنی فرونشانی (مثلاً پس از پیوند اعضا)، ایدز،و از دست رفتن ایمنی همراه با افزایش سن. این مورد در افرادی که سیستم ایمنی طبیعی دارند، رایج نیست اما با آلودگی دارویی اتفاق افتاده است. علائم در آغاز تدریجیتر هستند، و سردرد و تب چند هفته قبل از تشخیص به وجود میآید. رایجترین مننژیت قارچی مننژیت کریپتوکوکال به علت «کریپتوکوکوزیس» است. تخمین زده میشود که در آفریقا، مننژیت کریپتوکوکال، رایجترین علت مننژیت است و دلیل ۲۵–۲۰٪ مرگ و میر مربوط به ایدز در آفریقا میباشد. سایر عوامل قارچی عبارتند از گونههای «هیستوپلاسما کپسولاتوم»، «کوکیدیودس ایمیتیس»، «بلاستومایسس درماتیتیدیس»، و «کاندیدا».
انگلی
معمولاً احتمال عامل انگلی در زمان نفوذ ائوزینوفیل (نوعی گلبول سفید) در CSF میرود. رایجترین انگلهای حاضر عبارتند از «آنژیوسترونژیلوس کانتونسیس»، «گناتوستوما اسپینیژروم»، «شیستوزوم» و شرایط کسیتیکروکوسیس، تاکسوکاریاسیس، بایلیساسکاریس، پاراگونیمیاسیس، و تعدادی عفونتها و شرایط غیرعفونی کمتر رایج.
غیرعفونی
مننژیت ممکن است در نتیجهٔ علتهای متعدد غیرعفونی به وجود بیاید: گسترش سرطان به مننژیت («مننژیت نئوپلاستیک یا بدخیم») و داروهای خاص (به ویژه داروهای غیراستروئیدی ضدالتهاب، آنتی بیوتیک، و ایمونو گلوبولین). همچنین ممکن است در اثر شرایط التهابی متنوعی باشد، مانند سارکوئیدوز (که آنگاه به آن سارکوئیدوز عصبی گفته میشود)، اختلالهای بافتهای پیوندی مانند لوپوس منتشر، و گونههای خاصی از التهاب رگ (شرایط التهاب دیوارهٔ رگهای خونی)، مانند بیماری راه ابریشم. کیست بشرهای و کیست شبه پوستی میتوانند با رهاسازی مادهٔ تحریک کننده در فضای غشای پردهٔ عنکبوتیه موجب مننژیت شوند. مننژیت مولارت سندرومی از مراحل مننژیتهای غیرعفونی است؛ گمان بر این است که عامل آن ویروس هرپس سیمپلکس نوع ۲ میباشد. در موارد نادری، میگرن ممکن است عامل مننژیت شود، اما معمولاً این تشخیص زمانی انجام میشود که سایر عوامل از بین رفته باشند.
سازوکار
مننژها از سه غشاء تشکیل شدهاند که، همراه با مایع مغزی-نخاعی، مغز و نخاع (سیستم عصبی مرکزی) را احاطه کرده و از آنها محافظت میکنند. نرم شامه غشاء بسیار ظریف و ناتراوایی است که محکم به سطح مغز چسبیده است و روی تمام شیارها وجود دارد. غشاء عنکبوتیه (که به دلیل شباهتش به تار عنکبوت اینگونه نامگذاری شده است)، کیسهای است به صورتی ناپایدار بالای نرم شامه قرار گرفته است. فضای تحت غشاء عنکبوتیه دو غشاء عنکبوتیه و نرم شامه را از هم جدا میکند و با مایع مغزی-نخاعی پر شده است. بیرونیترین غشاء، سخت شامه است که غشایی ضخیم و بادوام میباشد و هم به غشاء عنکبوتیه و هم به جمجمه چسبیده است.
در مننژیت باکتریایی، باکتریها از یکی از این دو راه به مننژها میرسند: از طریق جریان خون یا از طریق تماس مستقیم بین مننژها و حفرهٔ بینی یا پوست. در اکثر موارد، مننژیت همراه با حملهٔ اندامگانی که در سطوح مخاطی مانند حفرهٔ بینی زندگی میکنند، به جریان خون است. این اتفاق اغلب با عفونت ویروسی از قبل همراه است که سد طبیعی ایجاد شده توسط غشاء مخاطی را از بین میبرد. وقتی که باکتریها وارد جریان خون شوند، در مکانهایی که سد خونی-مغزی آسیبپذیر است – مانند شبکهق مشیمیه – به فضای زیر غشاء عنکبوتیه وارد میشوند. مننژیت در ۲۵٪ نوزادان با عفونتهای ناشی از استروپتوکوکهای گروه B موجود در جریان خون اتفاق میافتد؛ این عارضه در بزرگسالان کمتر رایج است. آلودگی مستقیم مایع مغزی-نخاعی ممکن است در اثر ابزارهای کارگذاشته شده درون بدن، شکستگیهای جمجمه، یا عفونت حلق و بینی یا سینوسهای بینی که با فضای زیر غشاء عنکبوتیه تشکیل یک دستگاه تار عصبی را دادهاند رخ بدهد (به قسمت قبل رجوع کنید)؛ گاهی نقصهای مادرزادی در سخت شامه را میتوان تشخیص داد.
التهاب گسترده که در طول در فضای زیر غشاء عنکبوتیه رخ میدهد، نتیجهٔ مستقیم عفونت باکتریایی نیست بلکه بیشتر میتوان آن را به واکنشهای سیستم ایمنی نسبت به ورود باکتری به سیستم عصبی مرکزی نسبت داد. وقتی اجزای غشاء سلولی باکتریایی توسط سلولهای ایمنی مغز (آستروسیت و میکروگلیال) شناسایی میشوند، با آزاد کردن مقادیر زیادی سیتوکین، واسطههای هورمون شکلی که سایر سلولهای ایمنی را به کار میگیرند و بافتهای دیگر را تحریک میکنند تا در واکنشی ایمنی شرکت کنند، واکنش نشان میدهند. سد خونی-مغزی تراواتر میشود که منجر به ادم مغزی وازوژنیک (تورم مغز به دلیل نشت مایع از رگهای خونی) میشود. تعداد زیادی گلبول سفید به CSF وارد میشوند و موجب التهاب مننژها شده و منجر به ادم بینابینی (تورم به دلیل مایع میان سلولها) میشوند. علاوه بر این، خود دیوارهٔ رگهای خونی هم ملتهب میشود (التهاب رگهای مغزی) که منجر به جریان خون کاهش یافته و نوع سومی از ادم، ادم سیتو تاکسیک، میشود. هر سه نوع ادم مغزی منجر به افزایش فشار داخل جمجمهای میشود؛ معنای این مسئله که اغلب همراه با فشار خون افت کردهٔ حاصل از عفونت حاد است این میباشد که خون سختتر میتواند وارد مغز شود، در نتیجه سلولهای مغز از اکسیژن محروم میمانند و دچار مرگ برنامهریزی شده یاخته (مرگ سلول) میشوند. مشخص شده است که به کارگیری آنتیبیوتیک ممکن است درابتدا، با افزایش میزان محصولات باکتریایی سلول غشا که از طریق نابودی باکتریها آزاد میشوند، روند یادشده را بدتر کند. درمانها خاص مانند استفاده از کورتیکواستروئید با هدف تعدیل پاسخ سیستم ایمنی به این فرایند به کار میرود.
تشخیص
آزمایش خون و تصویربرداری
برای کسی که مشکوک به مننژیت است، آزمایش خون برای نشانگرهای التهاب انجام میشود (مثلاً پروتئین C واکنشی، شمارش کامل خون)، و نیز کشت خون.
مهمترین آزمایش برای تشخیص یا رد کردن مننژیت، بررسی مایع مغزی-نخاعی از طریق سوراخ کمری میباشد (LP، برداشت مایع نخاع). البته اگر تودهای (تومور یا ورم) در مغز باشد یا فشار درون جمجمهای (ICP) بالا رفته باشد نباید از سوراخ کمری استفاده کرد چرا که ممکن است منجر به فتقدار شدن مغز شود. اگر فرد در معرض خطر توده یا ICP بالارفته باشد (آسیب جدید به سر، مشکلشناخته شده در سیستم ایمنی، نشانههای عصبشناختی موضعی، یا نشانههایی بر ICP بالارفته) انجام اسکن سیتی یا اسکن امآرآی قبل از سوراخ کمری توصیه میشود. این مسئله در ۴۵٪ موارد بزرگسالان صدق میکند. اگر قبل از الپی نیاز به سیتی یا امآرآی باشد، یا انجام الپی مشکل باشد، دستورالعمل حرفهای این است که ابتدا باید از آنتیبیوتیک برای جلوگیری از تأخیر در درمان استفاده کرد، بهویژه اگر این کار ممکن است بیش از ۳۰ دقیقه به طول بینجامد.
اغلب سیتی اسکن یا امآرآی در مراحل بعدی انجام میشوند تا پیچیدگی مننژیت سنجیده شود.
در انواع حاد مننژیت، کنترل الکترولیتهای خون ممکن است مهم باشد؛ مثلاً هیپوناترمی در مننژیت باکتریایی، بنا به مجموعهای از عوامل شامل کمآبی بدن، دفع نامناسب در هورمون کاهنده ادرار (SIADH) یا تزریق مایع درون وریدی بسیار تهاجمی، رایج است.
سوراخ کمری
سوراخ کمری معمولاً این گونه انجام میشود که که فرد را به پهلو میخوابانند و از بیحسی موضعی استفاده میکنند، سپس سوزنی را به کیسه سختشامهای (کیسهای دو طناب نخاعی) وارد میکنند تا مایع مغزی-نخاعی (CSF) را جمع کنند. وقتی این کار انجام شد، «فشار باز» CSF بااستفاده از مانومتر سنجیده میشود. فشار معمولاً بین ۶ و۱۸ سانتیمتر آب (cmH۲O) است؛ در مننژیت باکتریایی معمولاً فشار افزایش مییابد.در مننژیت کریپتوکوکال، فشار درون جمجمهای به میزان قابل توجهی افزایش مییابد. ظاهر شدن اولیه مایع ممکن است اثبات نشانهای از ماهیت عفونت باشد: CSF کدر نشاندهندهٔ سطوح بالاتری از پروتئین، گلوبولهای قرمز و سفید بیشتر و/یا باکتری است، و در نتیجه ممکن است نشانهٔ مننژیت باکتریایی باشد.
نمونهٔ CSF برای وجود و گونههای گلبول سفید، گلبول قرمز، محتوای پروتئین و سطح گلوکز آزمایش میشود. رنگآمیزی گرم نمونه ممکن است در مننژیت باکتریایی نشان دهندهٔ باکتریها باشد، اما نبود باکتری اثبات کنندهٔ عدم مننژیت باکتریایی نیست چرا که این مسئله فقط در ۶۰٪ موارد دیده میشود؛ این رقم در صورت استفاده از آنتیبیوتیک قبل از نمونهگیری، ۲۰٪ دیگر هم کاهش مییابد. رنگآمیزی گرم هم در عفونتهای خاصی مثل لیستریوسیس کمتر قابل اعتماد است. کشت میکروبشناسی نمونه دقت بیشتری دارد (در ۸۵–۷۰٪ موارد، ارگانیزم را شناسایی میکند) اما نتایج پس از ۴۸ ساعت آماده میشوند. نوع گلبول سفید غالب (به جدول رجوع کنید) مشخص میکند که آیا مننژیت باکتریایی است (معمولاً غلبه با نوتروفیل است) یا ویروسی (معمولاً غلبه با لنفوسیت است)،البته این روش در شروع بیماری، مشخص کنندهٔ معتبری نیست. با رواجی کمتر، غلبهٔ ائوزینوفیل بیشتر از احتمال علت انگلی یا قارچی خبر میدهد.
تراکم گلوکز در CSF معمولاً ۴۰٪ از آن در خون است. در مننژیت باکتریایی این میزان کمتر است؛ در نتیجه سطح گلوکز CSF توسط گلوکز خون (نسبت گلوکز CSF به گلوکز سروم) تقسیم میشود. نسبتی ≤ ۰٫۴ نشان دهندهٔ مننژیت باکتریایی است؛ در نوزادان، سطح گلوکز در CSF معمولاً بالاتر است و بنابراین نسبت کمتر از ۰٫۶ (۶۰٪) غیرطبیعی تلقی میشود. سطح بالای لاکتات در CSF نشاندهندهٔ احتمال بالاتری بر وجود مننژیت باکتریایی است، همانطوری که تعداد زیاد گلبول سفید هم گویای همین مطلب است. اگر سطح لاکتات کمتر از ۳۵ mg/dl باشد و شخص قبلاً آنتیبیوتیک دریافت نکرده باشد، آنگاه این نشانه احتمالاً وجود مننژیت باکتریایی را رد میکند.
آزمایشهای تخصصی متنوع دیگری هم میتوان برای تشخیص میان گونههای مننژیت انجام داد. آزمایش تثبیت لاتکس ممکن است در مننژیت با عامل «استروپتوکوک پنومونیه»، «نایسریا مننژیدیتیس»، «هموفیلوس آنفلوآنزا»، «اشریشیا کولای» و «گروه B استرپتوکوکها» مثبت باشد؛ انجام عادی آن توصیه نمیشود چرا که بهندرت منجر به تغییر درمان میشود، اما اگر سایر آزمایشها کمکی به تشخیص نکرد میتوان از آن استفاده نمود. به همین ترتیب، آزمایش لیمولوس لیسات ممکن است در مننژیت با عامل باکتری گرم-منفی، مثبت باشد اما کاربرد آن محدود است مگر اینکه سایر آزمایشها کمکی نکند. واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) روشی است که برای بزرگ کردن نشانههای DNA باکتریایی به کار میرود تا آنکه بتوان تشخیص داد آیا DNA باکتریایی یا ویروسی در مایع مغزی-نخاعی وجود دارد یا خیر؛ این آزمایش بسیار حساس و تخصصی است چرا که فقط میزانی در حد نشانه از DNA عامل آلوده نیاز است. این آزمایش ممکن است باکتری را در مننژیت باکتریایی تشخیص داده و به تشخیص عوامل مختلف مننژیت ویروسی کمک کند (آنتروویروس، ویروس هرپس سیمپلکس ۲ و اوریون در کسانی که واکسینه نشدهاند). سرولوژی (تشخیص پادتنها از ویروسها) ممکن است در مننژیت ویروسی مفید باشد. اگر احتمال مننژیت سلی باشد، نمونه برای رنگآمیزی زایهل-نیلسن پردازش میشود، که حساسیت پایینی دارد، و کشت سل که پردازش آن زمانی طولانی میبرد؛ PCR بهطور فزایندهای در حال کاربرد است. تشخیص مننژیت کریپتوکوک را میتوان با هزینهای کم و با استفاده از رنگآمیزی CSF جوهر هند انجام داد؛ البته آزمایش برای آنتیژن کریپتوکوک در خون یا CSF حساستر است، بهویژه در افراد مبتلا به ایدز.
یکی از مشکلات تشخیص و درمان «مننژیت نیمه درمانشده» است، یعنی زمانی که پس از دریافت آنتیبیوتیک (مانند سینوزیت احتمالی) علائم مننژیت وجود دارد. وقتی چنین اتفاقی میافتد، یافتههای CSF ممکن است شبیه به مننژیت ویروسی باشد، اما ممکن است نیاز باشد که درمان با آنتیبیوتیک را ادامه داد تا شواهد قطعی عامل ویروسی مثبت مشاهده شود (مثلاً آنتروویروس مثبت PCR)
کالبدشکافی
بافت آسیبشناسی مننژیت باکتریایی: کالبدشکافی شخص مبتلا به مننژیت پنوموکوک که نشان میدهد التهاب به نرمشامه شامل نتروفیل گرانولوسیت (بزرگنمایی فرعی و بالاتر) نفوذ کرده است.
مننژیت را پس از مرگ هم میتوان تشخیص داد. یافتههای کالبدشکافی معمولاً التهاب گستردهٔ نرمشامه و لایههای عنکبوتیه مننژها را نشان میدهد. نتروفیل گرانولوسیت متمایل به رفتن به مایع مغزی-نخاعی و پایین مغز شدهاند، و عصب جمجمهای و نخاع، ممکن است، به همراه رگهای مننژها، در چرک محصور باشند.
پیشگیری
برای برخی عوامل مننژیت، میتوان از طریق واکسیناسیون مقاومت در بلندمدت را فراهم کرد، یا در کوتاهمدت از آنتیبیوتیک استفاده کرد. برخی اقدامات رفتاری نیز ممکن است مؤثر باشد
رفتاری
مننژیت باکتریایی و ویروسی واگیردار هستند، البته هیچکدام به واگیرداری سرماخوردگی یا آنفلوآنزا نیستند. احتمال انتقال هر دو از طریق ذرات ترشحات تنفسی در حین برخوردهای نزدیک مانند بوسیدن، عطسه یا سرفه کردن به طرف کسی وجود دارد، اما صرف تنفس هوایی که فرد مبتلا به مننژیت در آن نفس کشیده است باعث انتقال آنها نمیشود.مننژیت ویروسی معمولاً توسط آنتروویروسها به وجود میآید، و بیشتر از طریق آلودگی مدفوعی منتشر میشود. احتمال آلودگی را میتوان با تغییر رفتارهای منجر به انتقال کاهش داد.